گفت و گو با «محمود شهرياري»، رکورددار ممنوع الکاري
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۵۱۵۴۴
خبرگزاري آريا - روزنامه هفت صبح - سوسن سيرجاني: از پيشکسوتان اجرا پس از انقلاب است و البته جزو رکوردداران ممنوع الکاري. محمود شهرياري سال ها است فرصت اجرا به دست نياورده و فعاليتش را در بيرون از سازمان صدا و سيما انجام مي دهد. سراغ او رفتيم تا با او در اين باره گفتگو کنيم. شهرياري اين بار هم بدون تعارف نظرش را گفت و توضيح داد چرا رويه تلويزيون براي جذب بازيگران و به عنوان مجري نادرست است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او مي گويد نمونه هايي مثل رامبد جوان و مهران مديري به اين دليل موفق هستند که بيش از اجرا، بازي مي کنند. شهرياري از کامران تفتي نام نمي برد اما اشاره هايش گويا است؛ به عقيده او نمي توان يک بازيگر مجرد را در مقام مجري برنامه «وقتشه» که رسالتش ترويج ازدواج است، پذيرفت. شهريار مقصر اصلي اين اتفاق را مديران تلويزيون مي داند و در عين حال معتقد است بيش از همه خود بازيگران متضرر مي شوند.
يکي از جديدترين نسخه هايي که سازمان صدا و سيما براي بالا بردن جذابيت برنامه هايش مي پيچد، حضور چهره ها و بازيگران در مقام اجرا است. شما به عنوان کسي که سابقه اي طولاني در امر اجرا دارد، نگاه تان به اين رويکرد چگونه است؟
- چهره هاي مورد علاقه مردم ممکن است جذابيت برنامه را بالا ببرند اما نه به عنوان کسي که دارد برنامه را اجرا مي کند. اين اتفاق اول از همه به ضرر بازيگراني است که به سمت اجرا آمده اند چون اجرا با بازيگري دو مقوله کاملا متفاوت است و وقتي بازيگر در نقش مجري ظاهر مي شود، مردم حس مي کنند آن شخص در حال ايفاي نقش است و در دراز مدت به صداقت کلام او شک مي کنند که همه اينها به ضرر بازيگران است چون بدترين ضربه به آنها اين است که جذابيت شان را براي کارگردان ها از دست مي دهند و تجربه ثابت کرده به غير از چند مورد محدود، ساير بازيگراني که به سمت اجرا آمده اند در کار بازيگري شان خلل به وجود آمده است.
با اينکه الان به گفته خود بازيگران کار براي شان در سينما و تلويزيون کم شده، اما اين هم دليل نمي شود آنها به سمت اجرا بيايند. بايد به اين موضوع توجه کرد که چرا هيچ وقت کساني مثل علي نصيريان، پرويز پرستويي يا رضا کيانيان پيشنهاد اجرا را نمي پذيرند، چون آنها به اهميت کار خودشان در بازيگري پي برده اند.
اما نتيجه برعکس اين ماجرا يعني مجرياني که بازيگر مي شوند، هميشه بد نبوده و مثلا نمونه هايي مثل صابر ابر و شهاب حسيني را داريم که کارشان را از اجرا شروع کردند.
- نمونه هاي انگشت شمار داريم.اما در همين ماجراي برعکس کسي را داشتيم که از اجرا به سمت بازيگري رفت و در سريال يوسف پيامبر (ع) بازي کرد و بعد به سمت موسيقي رفت و دوباره به اجرا بازگشت، اما نه مجري کاملي شد، نه خواننده موجهي شد و نه بازيگر قابل. مردم هم در اين ميان معطل مي مانند که فلان فرد را بايد در کدام نقشش بپذيرند. اين را نه از روي تعصبم به بازيگري بلکه از روي دلسوزي درباره دوستان بازيگر مي گويم.
به نظر مي آيد از زماني روند استفاده از چهره ها در تلويزيون بيشتر ديده شد که رامبد جوان توانست با اجرايش خندوانه را تبديل به برنامه اي موفق کند. البته جوان بازيگر کمدي بود و در يک برنامه تخصصي با همين سبک موفق بود.
- به نظر من بايد خندوانه را به نوعي جزو استثنائات قرار دهيم چون در خندوانه بازيگري بيشتر چيره است تا اجرا. رامبد جوان هم اول کارگردان و بازيگر خندوانه است. اين برنامه واقعا به دليل همه ويژگي ها و المان هايي که دارد نمي تواند در کنار ساير برنامه هاي تلويزيون طبقه بندي شود. حتي بخش استندآپ کمدي هم در اين برنامه به نوعي بازيگري است. بنابراين موفقيت هاي خندوانه ربطي به اجرا ندارد و بيشتر به سمت دسته بندي بازيگري مي رود.
به نظر شما دورهمي را بايد مثل خندوانه در قالب هاي ديگري دسته بندي کنيم؟
- مهران مديري در تمام طول برنامه دارد بازي مي کند. از آنجايي که قيمت در مقابل او با لحني خاص مي گويد «مديري» تا جايي که در مقابل مهمانان مي نشيند، همه از پيش توسط نويسنده نوشته شده است. حتي اگر به صورت بداهه هم حرفي زده مي شود، بازيگري اش بر اجرا غالب است. اما اين را بايد مورد توجه قرار داد که با يک دو برنامه نمي شود کل تلويزيون را ارزيابي کرد و گفت به دليل موفقيت اين دو برنامه پس بازيگران توانايي اداره برنامه را دارند. تلويزيوني را که الان 24 ساعته است و در نزديک به 30 شبکه برنامه دارد، بايد در سطح کلان تر مورد بررسي قرار داد.
ما درباره لطمه اي که بازيگران با تغيير مسير به سمت اجرا، به کارنامه کاري خود مي زنند صحبت کرديم اما اين موضوع باعث بيکار شدن مجري ها هم مي شود؟
- به نظر من مجري ها بيکار نمي شوند، چون در خارج از صدا و سيما آنقدر همايش و برنامه وجود دارد که مجريان در آنها حضور داشته باشند که مثلا خود من که سال ها است از تلويزيون دور هستم، وقتم پر است. اما چرا هيچ وقت از بازيگران نمي خواهند که اين برنامه ها و همايش ها را اجرا کنند؟ چون بخش خصوصي براي خرجي که براي همايش ها و برنامه هايش مي کند انتظار بازخورد و نتيجه دارد، بنابراين يک بازيگر توان اداره يک برنامه يا همايش را ندارد و بخش خصوصي هم که به بيت المال متصل نيست که به راحتي از آن خرج کنند.
اما خاستگاه مجرياني مثل شما، تلويزيون است و همايش هاي خصوصي را نمي توان به عنوان مقياس پرکاري يک مجري در نظر گرفت.
- بله، درست است. اما وقتي تلويزيون قدر نيروهايي که خودش تربيت کرده را نمي داند، اين نيروها هم جذب جاهاي ديگر مي شوند. وقتي اسماعيل ميرفخرايي با جواد آتش افروز اجرا نمي کنند، آنها متضرر نمي شوند، بلکه تلويزيون دارد ضرر مي کند و در نهايت مردم هستند که ديدن يک برنامه استاندارد را از دست مي دهند. دقيقا يکي از دلايلي که تلويزيون به سمت بازيگران رفته است، ضعف در کشف و تربيت مجريان کاربلد است.
متاسفانه الان مجرياني در تلويزيون هستند که آنقدر از نظر تکنيکي ضعيف عمل مي کنند که تلويزيون به ناچار به سمت بازيگران مي رود. شايد جالب باشد بدانيد که من بارها از مديران شبکه ها پرسيدم اسم مجري فلان برنامه تان چيست و آن مدير اسم مجري هاي شبکه خودش را نمي دانسته، انتظار داريد در اين شرايط مردم نام مجري را به ياد بسپارند؟
با توجه به گفته هاي شما تلويزيون از بازيگران استفاده مي کند تا هزينه اي براي تربيت يک مجري نپردازد.
- بله، دقيقا. بازيگران دوربين را مي شناسند و به راحتي رابطه برقرار مي کنند. در کنار آن فضاي استوديو براي شان تعريف شده و از نگاه مخاطب و دوربين نمي ترسند. به همين دليل هزينه و زماني براي آشنايي او با اين تجهيزات و فضاها صورت نمي گيرد. مي بينيم يک بازيگر جلوي دوربين قرار مي گيرد و مي خواهد نقش يک روانشناس کودک را بازي کند، خوب مردم قبول نمي کنند چون آنها براي مشکلات و سوالات شان احتياج دارند که يک کارشناس با سابقه را در قاب تلويزيون ببينند.
يا در اتفاقي که اخيرا با آن مواجه شديم، استفاده از بازيگر مجردي بود که اصلا زندگي زناشويي را درک نکرده و مي نشيند در مقابل زوج هاي جوان و آنها را براي ازدواج راهنمايي مي کند. کدام عقل سليمي اين برنامه را مي پذيرد؟ اين آقا اگر مي توانست و يا حتي به اين موضوع اعتقادي داشت، خودش به ازدواج تن مي داد. واقعا نمي دانم تلويزيون تا چه زماني مي خواهد با اين بار کج طي مسير کند چون واقعا به مقصد نمي رسد.
براي بيرون رفتن از اين بحران چه بايد کرد؟
- تلويزيون بايد خودش را پيدا کند، از مجريان قديمي که از رسانه ملي دور شده اند دلجويي کند. راه نجات تلويزيون بازگرداندن مجرياني است که اجرا، رسانه و ذائقه مردم را مي شناختند و در کلام شان صداقتي وجود داشت و براي جذب بيننده، بازيگري نمي کردند. با معضل ديگري هم که تلويزيون روبرو شده، کپي برداري از روي شبکه هاي ماهواره اي است. تلويزيون ايران بالغ بر 60 سال قدمت دارد و هزاران کارمند، اما از روي دست تلويزيوني که 20 کارمند دارد، شوي استعداديابي کپي مي کند. من واقعا غصه مي خورم، وقتي در برنامه تلويزيون حتي جملاتي را مي شنوم که عينا در برنامه هاي ماهواره اي گفته مي شود.
به لحاظ مالي هم تفاوت بين انتخاب يک مجري يا يک چهره مشهور براي يک برنامه وجود دارد؟ يعني تلويزيون حاضر است اين تفاوت و بار مالي را بپذيرد اما همچنان انتخاب بازيگران را به برگرداندن مجري هاي قديمي ترجيح مي دهد؟
- سياست هاي غلطي وجود دارد که تلويزيون به اين سمت رفته است. چون پول حاصل کار و توليد مداومي نيست که تلويزيون با تحمل سختي ها به دست آورده باشد. پول تلويزيون پول بيت المال است و آن را به هر شکلي که مي خواهند هزينه مي کنند. براي ساخت برنامه هايي که بيننده را به تلويزيون برگرداند، هميشه ابراز مي کنند که کمبود بودجه دارند و برنامه سازان را به سمت اسپانسرها و حاميان مالي مي فرستند. به همين ترتيب همه چيز از کنترل خارج مي شود و حتي حاميان مالي شرط و شروط مي گذارند و الي آخر.
اما من واقعا نمي دانم که مديران تلويزيون چه زماني قرار است در اين زمينه هوشياري لازم را به دست بياورند. اگر شبکه هاي خصوصي داشتيم و مي توانستند از طريق ايجاد شبکه ها درآمد کسب کنند، معلوم مي شد که چقدر تلويزيون موفق است. اما الان هيچ متر و معياري براي سنجش درست وجود ندارد و رقابتي سازنده شکل نمي گيرد، پول ها و منابع مالي هم به همين طريق صرف مي شود.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۵۱۵۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افراد حاکم بر تلویزیون سرمایهها را از بین بردند/ گفتگو
نامزد انتخابات مجلس گفت: بنده در انتخابات مجلس ثبت نام کردم. شورای ائتلاف گفت که شما کار خاصی نکنید. همه کارها با ما خواهد بود و معتقد بودند هرکس در لیست ائتلاف باشد رای میآورد که این لیست هم رای نیاورد. - اخبار سیاسی -
گروه پارلمانی خبرگزاری تسنیم- محمد مهدی احمدی:علی اصغر پورمحمدی سالیان زیادی در عرصه فرهنگ و هنر حضور داشته اما عمده شناخت از وی به زمان حضورش در تلویزیون باز میگردد که در آنجا به «حاج اصغر» معروف بود و چندین سال مدیریت شبکههای پنج و سه و معاونت سیمای سازمان صدا و سیما را بین سالهای 1393 تا 1395 بر عهده داشت.
او فرزند شیخ عباس پورمحمدی از روحانیان برجسته رفسنجان و برادر ابوذر پورمحمدی تهیهکننده سینماست. وی همچنین پسر عموی مصطفی پورمحمدی، وزیر پیشین دادگستری است. سید محمد حسینی وزیر سابق ارشاد و معاون پارلمانی فعلی رئیس جمهور نیز همسر خواهر او است.
علی اصغر پورمحمدی اکنون کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی است و با توجه به منتخب نشدن در دوره اول قرار است شانس خود را در دوره دوم انتخابات مجلس امتحان کند. در همین راستا گفتگویی با وی داشتیم که متن آن در ادامه میآید.
اعلام لیست شورای ائتلاف و جبهه پایداری در دور دوم انتخابات
استخاره مانع حضور من در رفسنجان شد
تسنیم: شما سالها در تلویزیون حضور داشتید و برای خیلیها شخصیت شناخته شده ای هستید، چطور شد که تصمیم گرفتید برای حضور در مجلس شورای اسلامی کاندیدا شوید؟
هیچگاه به ذهنم خطور نمیکرد که بخواهم وارد مجلس بشوم. البته همیشه دغدغه داشتم که ما به قوانین خوب نیاز داریم به ویژه در حوزه رسانه. یک بار در گذشته در سال 66، برای مجلس سوم از رفسنجان کاندیدا شدم که 24 هزار رای آوردم اما نتوانستم وارد مجلس بشوم.
از آن زمان تاکنون دیگر کاری به کار سیاست نداشتم تا اینکه برای انتخابات مجلس دوازدهم افرادی به بنده پیشنهاد دادند که در انتخابات شرکت کنم. این نکته جالب را هم بگویم که تا روز آخر هیچ کسی حتی خانواده خودم هم از حضور و شرکت من در انتخابات خبر نداشتند.
این موضوع را هم یادآور شوم که بنده از یک خانواده سیاسی میآیم. یعنی در زمان قبل از انقلاب، پدر بنده جزء یکی از افراد تأثیرگذار در کرمان بود و حتی چندین بار میزبان آیت الله خامنهای در کرمان بودیم. پس با سیاست ناآشنا نیستم.
تسنیم: چرا شما از تهران ثبت نام کردید؟
همان افرادی که به بنده پیشنهاد دادند که در انتخابات شرکت کنم همان افراد نیز گفتند که بهتر است از تهران ثبت نام کنم. دلیل هم داشتند چون معتقد بودند رویکردهای من عمدتاً ملی است و حضور بنده در مجلس مهم خواهد بود و اینکه از کدام حوزه انتخابیه باشد در اولویت بعدی بود.
تسنیم: دوست نداشتید از کرمان یا رفسنجان بیاید؟
دوست داشتم و بعدش میخواستم بروم رفسنجان اما نشد.
تسنیم: آنجا خیلی راحتتر میتوانستید رای بیاورید نسبت به تهران؟
استخاره کردم و خوب نیامد. شاید راحت نبوده چون روند شهرستانها متفاوت است و در این دوره پول خیلی خرج کردند.
در خیلی از شهرها بیش از حد هزینه کردند. به نظر بنده خوب هم نبود. ولی عرض کردم رای آوردن در شهرستانها شرایط متفاوتی دارد؛ زیرا زمان، تبلیغات رو در رو و هزینه میخواهد.
به هر حال بنده در انتخابات ثبت نام کردم. شورای ائتلاف گفت که شما کار خاصی نکنید. همه کارها با ما خواهد بود و معتقد بودند هرکس در لیست ائتلاف باشد رای میآورد که این لیست هم رای نیاورد.
در حال حاضر در کشور خیلی ناهماهنگی وجود دارد
تسنیم: اگر در انتخابات رای بیاورید، مهمترین هدف و اولویتتان در مجلس چه خواهد بود؟
اولویت اصلی تقویت اقتدار و قاعدهمند کردن اقدامات مجلس شورای اسلامی است. یعنی حرکت بر مدار قوانین بالادستی، مثل قانون هفتم توسعه. گام بعدی پیگیری اجرای قوانین مصوب و تقویت رویکرد نظارتی مجلس و اولویت مهم دیگر تدوین قوانین هوشمندانه در حوزههای فرهنگی و رسانهای. در حال حاضر در کشور خیلی ناهماهنگی وجود دارد.
تسنیم: این ناهماهنگیها در کجاهاست؟
در خیلی جاها. اصلاً یکی از مشکلات اصلی کشور ما ناهماهنگی بین بخشهای مختلف است. همه قوا باید هماهنگ باشند. ما در ایران کلاً ناهماهنگی زیاد داریم. فرض کنید وزارت نیرو بین آب و برق با هم کری میخوانند.
در همین صداوسیما، مثلاً در یکی از بازیهای جام جهانی، ابتدا سیگنال به نودال سازمان در تلویزیون میآید بعد به نودال پخش شبکه ارسال میشود نودال پخش معتقد بود سیگنال را فرستاده است، اما نودال شبکه دریافت نکرده. هر دو برای یک واحد فنی بودند ولی یک رقابتها و یک کریخوانی با هم داشتند.
یکی دیگر از چیزهایی که در ایران از آن رنج میبریم بینظمی است.
تسنیم: در عرصه فرهنگی چطور؟
در عرصه فرهنگی هم همینطور است. یعنی اگه ساده بخواهم بگویم اکنون فرهنگ کشور صاحب ندارد. تحلیل این موضوع زمان بیشتری میخواهد. زمانی صداوسیما و رئیس صداوسیما مهم بود. هنرمندان زیر پوشش آن بودند و همه او را به عنوان یک عنصر فرهنگی قبول داشتند، بعدش رو به افول گذاشت.
اکنون وزیر ارشاد فعلی که آدم فعال و خوبی هم هستند، آیا میشود گفت که ایشان پدر یا متولی هنرمندان و اهل فرهنگ هست؟ یا رئیس تلویزیون یا سایر مسئولان فرهنگی! به غیر از خود مقام معظم رهبری که بخش زیادی از فرهنگیها، متدینین رسانه، هنر و ادب، رادیو و تلویزیون، سینما و تئاتر و موسیقی ایشان را قبول دارند، کسی نتوانسته مرجعیت کافی برای مقبولیت هنرمندان متعهد را داشته باشد.
هنر دامنه وسیعی دارد و خلاصه به 4 تا سلبریتی نمیشود
تسنیم: شما اگر وارد مجلس شوید، راهکار و برنامهای برای سروسامان دادن به عرصه فرهنگی کشور دارید؟ چون احتمالاً با توجه به سابقهتان شما به کمیسیون فرهنگی خواهید رفت. آیا برنامهای دارید؟
وقتی بحث فرهنگ و هنر میشود، نباید فقط به یاد 4 تا هنرمند بفتیم، فرهنگ یک واژه وسیعتر و یک چیز مهمتر است. وقتی میگوییم فرهنگ یعنی نوع لباس پوشیدن، اسم بچه، اسم مغازه، نام و نشان، نحوه غذا خوردن، نحوه چیدمان میز و صندلیمان، نقشه ساختمانها، نوع ساختن فضاهای سبز، گفتار و رفتار، ادبیات، شعر، رمان و موسیقی، تئاتر و... همه اینها را در بر میگیرد.
پس فرهنگ دامنه وسیعی است اینکه برای فرهنگ چه کردیم و چه میخواهیم بکنیم، این بحثی نیست که بگوییم این را انجام بدهیم خوب است و آن را انجام ندهیم بد است. من با توجه به تحصیلات و تحقیقاتم در حوزه جامعهشناسی و 40 سال تجربه عملی در حوزه فرهنگ و هنر و مدیریت لایههای مختلف این حوزه، برنامه مفصلی برای تدوین ضوابط و قوانین مؤثر و کارساز دارم که در عین هماهنگی با آرمانهای انقلاب اسلامی ایران، مورد قبول جامعه عظیم فرهنگی و هنری هم باشد.
تسنیم: شما با هنرمندان زیادی کار کردید. مشکل اساسی هنرمندان اکنون بحث بیمه است و همچنین معیشت، مثلاً در زمان کرونا شاهد بودیم که چقدر به مشکل خوردند، مجلس آینده با حضور شما آیا اتفاقاتی برای هنرمندان رقم خواهد زد؟
انشاءالله اگر وارد مجلس بشوم برای این امور تلاش خواهم کرد. اهالی فرهنگ یک طیف خیلی وسیعی هستند و متأسفانه 90 درصد از اهالی فرهنگ هم از لحاظ معیشتی و هم از لحاظ بیمهای مشکل دارند. چه خانم و چه آقا. شما نگاه نکنید که 4 تا چهره که در بیلبورد یا سینما و تلویزیون پولهای کلانی در میآورند؛ اغلب هنرمندان با مشکلات جدی مواجهه هستند.
به هر حال تا اهالی فرهنگ زنده هستند باید به دادشان برسیم. وقتی میگوییم اهالی فرهنگ خیال میکنند باید در تهران باشد، کسی که در زاهدان، ایرانشهر، زابل، مریوان، سرخس و حاشیه کویر هست نیز جزء اهالی فرهنگ و هنر محسوب میشود و مهماند.
تسنیم: چه شد که در انتخابات اسفندماه یک لیست رای نیاورد و شاهد چند دستگی در انتخابات بودیم؟
چندین موضوع هست. دوست ندارم فعلاً رسانهای بشود. یک سری مسائل پشت پرده و یکسری اقدامات ناشیانه و رویکردهای تفرقه افکنانه بود.
تسنیم: امکان دارد که در انتخابات روز جمعه شاهد چنین اتفاقاتی باشیم؟
فکر نکنم! چون مقام معظم رهبری توصیه کردند که اختلاف افکنی نشود. افراد و گروههایی که التزام عملی به ولی فقیه دارند باید از این فرمان اطاعت کنند.
انتخابات اسفندماه پشت پردههایی داشت
تسنیم: این پشت پردهها در انتخابات اثرگذار خواهند بود؟
شاید اثرگذار باشند، اما دوست داریم مردم مشارکت داشته باشند و سطح مشارکت خیلی پایین نباشد. شهرداری هم شاید لیست ندهد. چون دفعه اول لیست داد. به شهرداری تهران و شخص شهردار نیز تذکر دادند که چرا لیست دادید؟ و چرا در انتخابات ورود پیدا کردید؟
تسنیم: چقدر شما امیدوار هستید که رای بیاورید؟
امید من به خدا و تصمیم هوشمندانه نیروهای انقلابی است. من در دور اول کار تبلیغاتی نکردم. ستاد هم نداشتم، پول هم خرج نکردم در دور دوم هم رویه همین است.
تسنیم: چقدر امیدوار هستید؟
امیدمان به خدا هست.
تسنیم: در خیلی از این سالها بحثهایی را مطرح کردند که همه میگویند که ما در رسانه ضعیف هستیم اما یک طرح مدونی که قابل مطرح باشد نبود تا به قانون تبدیل و اجرایی شود. شما در عرصه فرهنگ کار اجرایی کردید، با باگها و نکاتی که باعث میشود قوانین ما دست نخورده باقی بماند در مرحله اجرا کاملاً اشراف دارید. آیا برنامهای دارید اگر در مجلس دوازدهم به عنوان نماینده تهران باشید این موضوع را اجرایی کنید؟
ما درباره چند موضوع در ایران مشکل داریم، مثلاً هیچ قانون مدونی برای خبرگزاریها نداریم. شنیدید میگویند در ایران خبرگزاری، روزنامه و خط هوایی زیاد است!
در ایران روزنامه خیلی زیاد داریم خبرگزاری هم همین طور. باید این موضوعات حساب کتاب داشته باشد. البته به رانت تبدیل نشود. ما برای صداوسیما هم قانون خوب میخواهیم و هم برای شبکههای مجازی. اساسنامههای صداوسیما و شبکههای اجتماعی و چگونگی شکلگیری آنها باید حتماً مصوب شود. تدوین قوانین جامع و به روز گام اول در ساماندهی بخش رسانهای و فرهنگی است.
تسنیم: چالشهای آقای پورمحمدی در دوران حضور در تلویزیون چه بود؟
چالشها زیاد بود. ( با خنده)
اولاً بنده با خیلیها در رادیو و تلویزیون دعوا کردم. از رده پایین تا بالا. البته بگویم تمام جر و بحثها و عصبانیتها به این خاطر بود که فقط کار پیش برود. مثلاً اگر در زیرنویس یک کلمه غلط املایی بود یا یک مجری میخواست ادا و اطوار در بیاورد که زننده باشد، برخورد میشد.
بنده برای تمام لحظات رادیو و تلویزیون ارزش قائل بودم و هستم و معتقدم هیچ ساعت از تلویزیون بیارزش نیست. مثلاً زمانی میخواستیم برنامه سمت خدا را روی آنتن ببریم دنبال زمان پخش بودیم که آیا نزدیک اذان مغرب باشد یا اذان صبح و یا ظهر؟ بعد به این نتیجه رسیدیم که بعد از اذان ظهر باشد. حالا بگوییم چون ظهر پخش میشود ارزشمند نیست؟ نه خیلی ارزشمند بود. اکنون سمت خدا یکی از بهترین برنامههای معارفی تلویزیون است.
از عادل فردوسیپور که با او دعوا زیادم کردم تا احسان علیخانی، رضا رشیدپور و فرزاد حسنی با همه این افراد دعوا کردم. تنها فردی که دعوا نکردم نجمالدین شریعتی بود.(خنده) اما الان همه آنها به من لطف دارند چون میدانستند که این دعواها یک دعوای شخصی نیست، بلکه برای بهتر شدن است. بالاخره مدیر اگر دانش و سواد حوزه مدیریتی خود را داشته باشد، قدرت مدیریت او مشروع میشود و قدرت مشروع مدیر را مقتدر میکند.
تسنیم: چه شد که صدا و سیمایی که ماه رمضان ماه عسل داشت الان به جایی رسیده که هر کاری میکند نمیتواند مخاطب جذب کند؟ مشکل اساسی چیست آیا مشکل مدیریتی است؟ و چه اتفاقی افتاده است که شاهد افول و تلویزیون هستیم؟
چندین عامل بهم پیوسته دارد. یکی اینکه کارکرد تلویزیون در جهان تغییر کرده است. شاید بگویید چرا مردم از گاری دیگر استفاده نمیکنند؟ چرا چرخ دستی کم شده؟ چون وانت آمده است. از این رو کارکرد تلویزیون در ایران و جهان تغییر کرده است. معدل و میانگین تماشای تلویزیون در ایران همیشه بالاتر از جهانی بود. از این رو کارکرد تلویزیون عوض شده و جای آن را موبایل گرفته است. یعنی یک نفر میتواند با یک گوشی از اینجا تا بندرعباس سرگرم بشود. در همین گوشی نیز میتواند کتاب هم بخواند. لذا تلویزیون موفق در قالبهای رسانهای نوین باید حضور مؤثر داشته باشد.
دومین عامل اینکه هزینههای ساخت برنامه در ایران و جهان بالا رفته است و مثل سابق نیست.
سوم اینکه ما دیگر انحصاری نیستیم، تلویزیون یک زمانی انحصاری بود، یعنی اگر برنامه پاورچین ساخته میشد تنها طنز کشور بود و همه میدیدند. مثلاً سریالهای نرگس یا دلنوازان پخش میکردیم همه مردم میدیدند. حتی در پارکها کنار هم مینشستند و تماشا میکردند. واقعاً خیابان خلوتکن بود. اما الان اینگونه نیست هر کسی هر چی دلش میخواهد در خانه تماشا میکند. پس الان ما دیگر انحصاری نیستیم، رقبای بزرگ داخلی و خارجی داریم. آن کسی که زبان میداند خارجی میبیند آن کسی هم که نمیداند به برنامههایی که زیرنویس فارسی دارد یا کلاً فارسی هستند مراجعه میکند.
مسأله بعدی، سرمایه اصلی تلویزیون مخاطب و نیروی انسانی کارآمد است ما در این زمینهها متأسفانه ضربه خوردهایم. بنده در اواخر دوره آقای ضرغامی گفتم اگر ما شبکه 5 را از دست بدهیم یک ترک در میزان مخاطب وارد بشود و از بین میرود. این موضوع را بارها گفتم. یک روزی شبکه 5 انتخاب اول بود. حداقل در دورهای که بنده بودم و همچنین در دورهای که آقای مفید بود.
سه سالی که آنجا بودم، در تمام ساعات این شبکه اول بود. سریالهایی نظیر پشت کنکوریها و پاورچین را داشتیم و برنامههای جشن رمضان را تدارک دیده بودیم و مردم از غروب آفتاب تا یک بامداد پای تلویزیون بودند. چرا الان مخاطب نداریم؟ اولاً که پاشنه آشیل تلویزیون نداشتن سریال خوب است. اکنون و در همین سالهایی که گذشت. یعنی در 10 سال گذشته. ما سریالهای خوبی در تلویزیون نداشتیم.
افراد حاکم بر تلویزیون سرمایهها را از بین بردند
افرادی که که الان حاکم بر تلویزیون، برنامههای تلویزیونی و اتاق فکرها هستند، به نظر بنده نمیتوانند مشکل تلویزیونی را حل کنند؛ زیرا توان این کار را ندارند. زمان آقای سرافراز، ایشان معتقد بود که نمیخواهد شبکه 5 سریال پخش کند و فقط شبکههای یک و سه کافی است و بیان میداشت که چرا میخواهید 4 شبکه سریال پخش کند که 4 تا سریال ضعیف و بیخودی باشد به جای آن دو شبکه سریال پخش کند، اما قوی، این نظریه آقای سرافراز هم موفق نشد. اکنون هم نظریاتی در دوره جدید تلویزیون مطرح است که موفق نخواهد بود. چون مشکل جای دیگری است.
از طرف دیگر ما نتوانستیم نقش پدرانه صدا و سیما و نقش مرجع بودن آن را بر روی نویسندگان، تهیهکنندگان و هنرمندان ایفا بکنیم. این هم ضعف بعدی تلویزیون است. خیلی از هنرمندان و سازندگان برنامههای تلویزیون که از این خانه دور هستند هنوز هم تلویزیون را دوست دارند و برای آن احترام قائلاند، اما برخی از تصمیمگیران و تصمیمسازان باعث از بین رفتن این سرمایهها شدند که این باعث ضربه خوردن تلویزیون شد و مخاطب از دست رفت و شاید هم هرگز برنگردد.
تسنیم: تعامل شما با شخصیتها و با سرمایههای تلویزیون خوب بود، الان هم همینطور هست چه شد که این حفظ نشد؟
تعامل با دو گروه خیلی سخت است؛ با چهرهها تعامل خیلی سخت است. با ورزشکاران هم همینطور، ما کی میتوانیم زورمان به چهرههای بزرگ برسد موقعی که خودمان به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و عقل و فهم و درایت یا همسطح آنها یا بالاتر باشیم. وقتی مدیر خبر کرمان بودم طوری کار و تعامل میکردم که کارمندان خبر نگویند این بیسواد است. در مدیریت شبکه هم همینطور.
مدیر فرهنگی باید گوش شنوایی داشته باشد. مطالعه کند و بعد از اینکه فهم حداکثری نسبت به موضوع داشت، اقدام جسورانه انجام دهد.
تسنیم: یعنی الان تعامل خوبی وجود ندارد؟
مفاهمه و گفتگو و تعامل زمانی بوجود میآید که شما با عناصر فرهنگی یا همسطح یا بالاتر باشید.
البته قرار نیست یک مدیر رسانه از جزئیات همه چیز سر در بیاورد ولی باید مرجعیت کلی در امور فرهنگی و رسانهای داشته باشد. تعامل زمانی اتفاق میافتد که علاوه بر رئیس، تیم مدیریتی نیز سطح فرهنگی و رسانهای قابل قبولی داشته باشند وگرنه اصحاب بزرگ فرهنگی و رسانه با افراد ضعیف یا به اصطلاح کوچک کار نمیکنند و اگر هم پولی وجود داشت و کاری انجام شد، این تعامل و همکاری مؤثر نخواهد بود چون محصول فرهنگی حاصل هماندیشی است نه سفارش کالای تولیدی و تجاری!
تسنیم: چطور در طول این مدت مدیریتتان توانستید تمام این موارد را هماهنگ کنید؟
یک جاهایی باید کوتاه میآمدم و یک جاهایی باید هماهنگ میشدم. عرض کردم حوزه فرهنگ، حوزه تعامل و هماندیشی است و شما باید بلد باشی در نهایت انعطاف، اقتدار هم داشته باشی.
دوران آقایان لاریجانی و ضرغامی بهترین دوران تلویزیون بود
تسنیم: بر اساس برآوردها میگفتند که بهترین دوره، دوره آقای لاریجانی و ضرغامی بود. یعنی تعاملات خوبی با هنرمندان رخ میداد، اما بعد از آقای ضرغامی این موضوع تغییر کرد. چرا چنین اتفاقی افتاد؟
با حرف شما موافق هستم، ولی آن موقع تلویزیون بیرقیب بود و هنرمندان مقید به تعامل بودند. الان فضا متفاوت شده، لذا هنر ما این است در این مقطع بتوانیم از سرمایههای خودمان بهره بگیریم.
رفتار فردوسی پور برای من مهم نبود
تسنیم: اخیراً در انتخابات شما یک ویدیو از آقای فردوسی پور منتشر کردید که حاشیه ساز شد ماجرای آن چه بود؟
با پخش آن موافق نبودم دوستان ما پخش کرده بودند که برای یک مراسم قدیمی بود. بسیاری از هنرمندان و اصحاب فرهنگ و رسانه به من لطف داشتند که آقای فردوسیپور هم آن رفتار را کرد که خیلی مهم نبود. اینها بیشتر میخواستند خبرسازی بکنند.
انتهای پیام/